چون سایه غم آور تنهایی
سر بر دریچه ام ز چه می سایی ؟
در چشمه سار این شب جوشنده
افشان مکن دو زلف چلیپایی
بگریز از سیاهی شب هایم
ای خوابگرد دختر رویایی
دل داغگاه پیکر امید است
نه جلوه گاه لاله صحرایی
اینجا شکفته خار پریشانی
اینجا شکسته غنچه زیبایی
جز خون نبود هر چه که نوشیدیم
این موج های ساغر مینایی
بر باد رفت آتش این وادی
کولی ! تویی و بادیه پیمایی